تعامل بانک‌ها و شرکت‌های فین‌تک – هفته نامه شماره اول

مقدمه

ظهور شرکت‌های فین‌تک و کاربرد آن‌ها در ارائه خدمات مالی جدید و همچنین نوآوری در ارائه خدمات مالی سنتی، از طریق طیف وسیعی از اپلیکیشن‌های فناورانه در تمام بخش‌های زنجیره ارزش محصولات مصرفی، موجب به چالش کشیدن سیطره بانک‌های سنتی بر صنعت مالی شده است. شرکت‌های فین‌تک، صنعت مالی جدیدی است که از فناوری برای بهبود فعالیت‌های مالی استفاده می‌کند. با توجه به اینکه پیشرفت فناوری‌های مالی از یک سو، گریز ناپذیر است، از سوی دیگر نیز با چالش‌هایی روبرو است. همکاری بانک‌ها و فین‌تک‌ها، عامل اصلی موفقیت در روند دیجیتالی کردن جهان فردا است. انتظار می‌رود که نقاط ضعف بانک‌ها و نقاط قوت فین‌تک‌ها فرصت‌های خوبی را برای همکاری ایجاد کند. از مزایای همکاری بانک‌ها با فین‌تک‌ها می‌توان به برداشتن موانع موجود در مسیر پیشرفت و نوآوری فین‌تک‌ها، ایجاد تعهد و قرار گرفتن زیر چتر حمایت بانک، ارائه دستورالعمل‌های روشن در مورد مقررات و همچنین پارامترهای ریسک اشاره کرد.

حوزه‌های همکاری بانک‌ و فین‌تک

اکسنچر زمینه‌های همکاری بانک‌ها و شرکت‌های فین‌تک را به شرح زیر فهرست کرده است:

  • تجزیه و تحلیل رفتار مشتری
  • رتبه‌بندی اعتباری جامع
  • ارائه تجربه دیجیتال برای مشتری
  • پیاده‌سازی بسترهای دیجیتال یکپارچه شده
  • مدیریت سبد سهام

با توجه به سرمایه‌گذاری لازم برای حرکت به سمت دیجیتالی شدن و ارائه خدمات مالی نوین مبتنی بر فناوری‌های تحول آفرین، شراکت با فین‌تک‌ها گزینه ارزان با ریسک نسبتا کمتری در مقایسه با اکتساب یا ایجاد شرکت‌های فین‌تک وابسته به خود است. بانک‌های سنتی و فین‌تک‌ها می‌توانند همزمان رقیب و شریک باشند اما همکاری و تعامل برای بانک‌ها ضروری است.

مزایای همکاری بانک و فین‌تک

مقالات علمی، از سه منظر منافع و مزایای همکاری را برشمرده‌اند:

  • منافع همکاری برای بانک
  • منافع همکاری برای فین‌تک
  • منافع همکاری برای بانک، فین‌تک و مشتری

«رومنووا» و «کودینسکا» در سال 2017 بیان می‌کنند تعامل نزدیک بانک  و فین‌تک باعث بهره‌مندی بانک‌ها از مزیت رقابتی فین‌تک‌هاست. خدمات مالی بسیار استاندارد و کم هزینه، خدمات مبتنی بر اینترنت و تمرکز جغرافیایی کمتر، تغییر رفتار مصرف کننده، مقررات کمتر در زمینه خدمات مالی، ریسک نسبتا کمتر خدمات و محصولات مالی (برای نمونه: ریسک نکول وام‌گیرنده و ریسک سررسید) از مزایای رقابتی فین‌تک است که عاید بانک می‌شود.

وانگلیمپیارات در مقاله خود در سال 2017 به این نکته اشاره می‌کند که بانک‌ها با پیگیری استراتژی مشارکت می‌توانند بدون اینکه درگیر هزینه‌های گزاف سرمایه‌گذاری شوند، دامنه خدمات را فراتر از حد خود گسترش دهند. کارآفرینان فین‌تکی، که توانایی کمتری در مدیریت پیچیدگی‌های نوآوری‌های بانکی دارند، با ورود به همکاری، خواستار ریسک کمتر و سرمایه‌گذاری کامل هستند.

در پژوهش کوئتزی در سال 2018، منافع همکاری بانک با فین‌تک‌های خاص به صورت جداگانه بررسی شده است. همکاری بانک با استارتاپ‌های کلان داده، باعث می‌شود بانک اطلاعات گسترده‌ای در مورد مشتریان پیدا کند و منجر می‌شود که بانک قدرت بازدارندگی و پدافندی داشته باشد که حتی از حالت بیش فعالی در اکوسیستم هم یک گام جلوتر است.

همکاری بانک با فین‌تک‌های اینترنت اشیا باعث می‌شود که بانک‌ها به عنوان بخشی از زندگی روزمره کاربران تبدیل شود. همکاری با فین‌تک باعث می‌شود که بانک، خدمات اختصاصی و متمایزی به مشتریان خود ارائه دهد و ظرفیت نوآوری خود را افزایش دهد.

در زمینه عواید همکاری برای فین‌تک‌ها، لی و همکاران معتقدند استارتاپ‌های فین‌تک می‌توانند به سیستم پرداخت جهانی متصل شوند و به پایگاه مشتریان بانک دسترسی داشته باشند. این اتفاق، موانع ورود شرکت‌های فین‌تکی به بازارهای مالی را برطرف می‌کند و باعث می‌شود جلب اعتماد بیشتری از سوی مشتریان کسب کنند.

اشتا و بیوپاگرو نیز در مقاله سال 2018 خود این موارد را طرح کرده‌اند؛

  1. بانک‌ها به خوبی بازار و مقررات را می‌شناسند
  2. بانک، پایگاه مشتریان قابل توجهی دارد. مشتریان به صورت مستمر، 17 بار در ماه به طور میانگین، با بانک در ارتباط هستند. همچنین بانک‌ها الگوی رفتاری ثابتی را دائما در خرید مردم تکرار می‌کنند که هر چالشگری در اکوسیستم مالی به سختی می‌تواند این موضوع را تغییر دهد.
  3. افراد مسن جامعه، راحت‌تر با شعبه فیزیکی بانک ارتباط برقرار می‌کنند.
  4. بانک‌ها قدرت و امکان لابی دارند و می‌توانند کاری کنند که قانون‌گذاری به نفع آنان تمام شود.

زالن و توفیلی در سال 2017 منافع همکاری را از منظر بانک، فین‌تک و مشتری تحلیل کرده‌اند. افزایش اعتماد عمومی، امنیت مجازی، گسترش مقیاس، دسترسی به داده‌های گسترده و مشتریان و تطبیق با قوانین و مقررات از جمله منافع همکاری برای فین‌تک است. تجربه بهتر برای مشتریان، ارتباط با فین‌تک‌های توانمند، متصل ساختن سیستم فعلی بانک به یک سیستم چابک و هدف‌گیری بخش‌های جدید در مشتریان از مزایای همکاری برای بانک است. در نهایت دسترسی به گزینه‌های متنوع خدمات مالی، بهبود تجربه کاربری و افزایش فهم نظام مالی نسبت به اقتضائات نوین تحولات مالی در کاربران از مزایای این همکاری برای مشتریان خدمات است. فین‌تک برای بانک خدمات نوآورانه و راه‌حل‌های ارزان‌تر  و کارآمدتر ارائه خواهد داد. از سوی مقابل، بانک به فین‌تک گستره‌ای از مشتریان را می‌دهد و فین‌تک این فرصت را می‌یابد که مدل‌ها و نظریه‌های نوآورانه خود را آزمایش کند. همچنین به خاطر این همکاری، سود گسترده‌ای عاید فین‌تک‌ها می‌شود.

مدل‌های همکاری بانک و فین‌تک

ویلسون (2017) در کتاب خود تحت عنوان ایجاد ارزش استراتژیک از طریق فناوری مالی شش مدل همکاری بانک‌ها و فین‌تک‌ها را شناسایی نموده است:

  • شراکت با یک شرکت فین‌تک
  • برون سپاری خدمات و انجام آن از طریق شرکت‌های فین‌تک
  • سرمایه‌گذاری و یا فراهم نمودن سرمایه مورد نیاز شرکت‌های فین‌تک
  • شتاب‌دهی استارتاپ‌های فین‌تک
  • خرید یا اکتساب شرکت‌های فین‌تک
  • توسعه داخلی

شش الگو غالب همکاری از نگاه دراش و همکاران (2015)

  1. سرمایه‌گذاری در فناوری مالی
  2. تهیه و ادغام کانال‌ها و نوآوری پلتفرم
  3. نوآوری به منظور بهینه‌سازی فرآیندهای ارائه خدمات بانکی به مشتری
  4. دسترسی به بازارهای سرمایه برای فناوری‌های مالی جهت ارائه خدمات
  5. خدمات متقابل به بانک برای نوآوری در ارائه خدمات
  6. همکاری در مرحله اولیه دسترسی به فناوری

راهبردهای همکاری بانک و فین‌تک

گزینه‌های استراتژیک متعددی برای ایجاد و مدیریت ارتباط بانک‌ها و فین‌تک‌ها وجود دارد اما مهم‌ترین گزینه‌ها شامل تمرکز بر یک یا ترکیبی از شراکت با یک شرکت فین‌تک، برون‌سپاری خدمات و انجام آن از طریق شرکت‌های فناوری یا سرمایه‌گذاری و یا فراهم نمودن سرمایه مورد نیاز شرکت‌های فین‌تک، شتاب‌دهی استارتاپ‌ها، خرید، اکتساب و یا توسعه داخلی است. (لی و شین، 2018)

هانگ و لو در مقاله خود، تجربه تیبانکِ تایوان برای همکاری با فین‌تک‌ها را بیان کرده‌اند. آن‌ها مبتنی بر چارچوب نظریه تعاون، همکاری بانک و فین‌تک را در قالب دو راهبرد معرفی نموده‌اند.

راهبرد اول، راهبرد بالا به پایین است. در این راهبرد، بانک از فین‌تک‌های عمومی و غیرانحصاری برای خدمات خود استفاده می‌کند تا مشتری بانک بتواند حساب بانکی یا کارت اعتباری خود را با کیف پول یا برنامه این شرکت فین‌تکی پیوند دهد. از آنجا که چنین شرکت‌های فین‌تکی به دنبال رونق بازار کار خود هستند و با بانک‌های دیگری هم همکاری دارند، این استراتژی بالا به پایین نامیده شده تا نقش رایزنی بالایی در این نوع همکاری دیده شود.

راهبرد دوم، پایین به بالاست. در این راهبرد یک شرکت فین‌تکی که چندین سال به عنوان خدمات دهنده در صنایع خرده فروشی فعالیت کرده و نیاز خریداران را به خوبی می‌داند، پایگاه مشتریان قابل توجهی به دست آورده و همکاری بانک با این فین‌تک خاص می‌تواند، بانک را به صورت اختصاصی به گستره جدیدی از مشتریان مرتبط کند و بانک را وارد اقیانوس آبی کند. 

ریسک‌های همکاری بانک و فین‌تک

صرف شکل‌گیری فین‌تک، چالش‌های پرمخاطره‌ای برای بانک‌ها داشته است. فعالیت فین‌تک‌ها و افزایش رقابت روزافزون در صنعت بانکداری، چالشی برای ثبات بانکی از نگاه وایوِز است. برقراری تعادل بین ثبات و رقابت، موضوع مهمی در بانکداری است و نگاه بازار-محور در صنعت بانکی با رواج موضوعاتی مانند انتشار اوراق بهادار، بانکداری سایه‌ای و ورود رقبای جدید فین‌تکی به این امر دامن زده است. خطر اصلی که گسترش فین‌تک بر بانکداری ایجاد می‌کند، کاهش سود بانک است که آن را مجبور می‌کند به رفتارهای پرخطری دست بزند و فقط وضع مقررات دولتی مناسب، می‌تواند میزان این ریسک را کمینه کند.

رومنووا و کودینسکا در مقاله خود با نام «بانکداری و فین‌تک: چالش یا فرصت» ریسک‌های همکاری بانک و فین‌تک را از زاویه دید بانک‌های سنتی اینگونه برمی‌شمارند و علاوه بر مورد قبلی، سه مورد دیگر اضافه می‌کنند:

  • کاهش سهم بازار بانک‌ها به خاطر رقبای جدید و مخصوصا فین‌تک‌های پرداخت، کارت اعتباری و پس‌انداز
  • کاهش حاشیه سود بانک‌ها
  • افزایش ریسک‌های عملیاتی بانکداری و ریسک کلاهبرداری
  • وابستگی زیاد بانک‌ها به راهکارهای فناورانه مالی

سه چالش

سه چالش در همکاری بانک و فین‌تک توسط زالان و توفیلی در سال 2017 طرح می‌شود.

چالش اول این است که به صورت کلی نگاه بدبینانه‌ای نسبت به مقوله نهادهای سنتی با نهادهای مدرن وجود دارد و معتقدند همانطور که بین تسلا و صنعت خودروسازی، اوبر و صنعت تاکسیرانی ائتلافی شکل نگرفته، میان بانک و فین‌تک هم همکاری عمیقی شکل نخواهد گرفت و ذات این دو صنعت با یکدیگر تفاوت بنیادین دارد.

چالش دوم مرتبط با حفظ حقوق مالکیت فکری در همکاری این دو نهاد است. ممکن است در ابتدا چالش پررنگی وجود نداشته باشد ولی بعد از همکاری و سودآوری، حتما چالش‌های جدی وجود خواهد آمد که همکاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

چالش سوم هم این است که اساسا، بانک‌ها، فین‌تک و حتی شرکت‌های بزرگتر فناوری همچون آمازون، اپل و گوگل را رقبای خود نمی‌دانند و این موضع آن‌ها توسط قوانین سختگیرانه دولتی مورد حمایت قرار می‌گیرد.

لی و شین در مقاله خود شش چالش کلیدی متفاوت در تعامل بانک با فین‌تک برشمرده‌اند:

  • چالش انتخاب و سرمایه‌گذاری در فین‌تک
  • چالش مدیریت مشتریان
  • چالش مقررات دولتی
  • چالش یکپارچه‌سازی فناوری
  • چالش امنیت و حریم خصوصی
  • چالش مدیریت ریسک

یکی از پژوهش‌های کاربردی که در زمینه ریسک‌های همکاری انجام شده مربوط به مطالعه دل ریو در سال 2017 است که استفاده از دفاتر توزیع شده را در بانک مرکزی کشورهای گوناگون بررسی می‌کند و چالش‌هایی را در کاربست آن‌ها برمی‌شمارد. او هفت چالش اصلی را ذکر می‌کند که اختصارا از این قرار است:

  1. سرعت: اگرچه سرعت این تراکنش برای مشتری بالاست، اما سرعت تسویه در مقایسه با نظام موجود کم است.
  2. هزینه پردازش: هزینه‌ای که افراد در شبکه بابت عملیات می‌پردازند بالاست.
  3. امنیت: ممکن است پیشرفت فناوری در آینده، فراتر از ابزارهای رمزنگاری فعلی بروند و به سادگی سیستم هک شود.
  4. شفافیت و حریم خصوصی: اگر یکی از نودها در شبکه از بین برود، این امکان که کل شبکه بازسازی شود وجود ندارد، و این عدم پشتیبان‌گیری از شبکه، حریم خصوصی افراد را نقض می‌کند.
  5. تسویه حقوق نهایی: در سیستم سنتی بانکی، فرآیند تسویه حقوق بسیار شفاف و رسمی صورت می‌گردد ولی در این سازوکار جدید، شفافیت به اندازه کافی وجود ندارد.
  6. مقیاس پذیری: در سیستم سنتی، به صورت روزانه، میلیون‌ها تراکنش صورت می‌گیرد ولی این امکان در سازوکار جدید هنوز به اندازه کافی فراگیر نشده است.
  7. اثرات شبکه: به منظور سازوکار دفاتر کل توزیع شده، باید سایر بازیگران اقتصاد نیز در آن فعالیت کنند و با مشوق‌هایی، بازیگران دیگر را نیز در این سازوکار درگیر سازند. اگر این اتفاق نیفتد، شبکه شکل نمی‌گیرد و افرادی هم که در آن فعالیت می‌کردند متضرر شده و از سیستم خارج می‌شوند.

زالان و توفیلی در مقاله خود در سال 2017 موانع توسعه همکاری بانک و فین‌تک را اینگونه برشمرده‌‌اند:

  1. فراگیر بودن پول نقد به عنوان روش پرداخت ترجیحی
  2. عدم اعتماد عمومی به سیستم مالی
  3. رویکرد محافظه کارانه مشتریان قدیمی و کهنسال در پذیرش روش‌های نوین
  4. سختی‌های متعدد استارتاپ‌های فین‌تکی در تامین مالی و کسب بودجه و در نتیجه کاهش یافتن سرعت رشد آن‌ها
  5. کمبود متخصصان فناوری اطلاعات در بانک برای مفاهمه و برقراری ارتباط با فین‌تک‌ها در حوزه‌های دانش بنیان مالی
  6. ناتوانی و کندی قانون‌گذاری و وضع مقررات در فهم و هدایت فناوری
مطالب مرتبط